امروزه با توجه به افزایش تعداد سگ های ولگرد در محیط های شهری علی الخصوص شهر های مرزی و تبعا رواج انواع بیماری هایی که بخشی از آن ها مشترک بین انسان و حیوان و سایر آن ها مختص حیوانات بوده است،دفعات حمله سگ های ولگرد به ساکنین شهر ها و روستاها خصوصا کودکان خردسال به شدت افزایش یافته که این مهم علاوه بر اینکه موجب ورود خسارات بعضا غیرقابل جبران مادی میگردد طبعا از نظر روحی و روانی میتواند آسیب های جبران ناپذیری را به شخصی که مورد حمله قرار گرفته،وارد نماید.
لذا میبایست جهت برقراری امنیت در محیط زندگی مردم،تدابیری اندیشیده شود به همین جهت در چندین سال اخیر شهرداری ها اقدام به جمع آوری سگ های ولگرد به طرق مختلف در حاشیه شهر ها نموده لکن با توجه به رخداد هایی که اخیرا واقع گشته به نظر میرسد که این وظیفه به طور کامل انجام نگرفته است.
پیرو انتشار خبر مبنی بر حمله یک قلاده سگ به دختربچه ۸ ساله در شهرستان نکا از استان مازندران و ورود جراحات عمیق به جسم کودک بدیهی میباشد که ترس ساکنین این شهرستان و احساس ناامنی نسبت به این موضوع افزایش یابد.
نکته حائز اهمیت این میباشد که قربانی حادثه مذکور کودک بی دفاعی بوده که در منطقه مسکونی فارغ از ورود سگ ولگرد به آن محیط مشغول بازی در پیرامون منزل خود بوده و بدون هیچگونه رفتار تحریک آمیزی نسبت به آن حیوان سرگرم کار خود میباشد که حیوان مذکور با حمله به طفل خردسال و گازگرفتگی شدید در ناحیه صورت موجبات ورود آسیب را فراهم آورده است.
با بررسی دقیق تر این موضوع و اطلاعاتی که در خصوص حیوانات خصوصا سگ ها وجود دارد این مهم آشکار میگردد که حساسیت حیوانات نسبت به اطفال بیشتر بوده و خردسالان بسیار بیشتر از بزرگسالان مورد حمله حیوانات قرار خواهند گرفت
و میزان آسیبی که به کودکان وارد خواهد گشت طبیعتا قابل قیاس با افراد بزرگسال نمیباشد چرا که بدیهی میباشد خطر مرگ ناشی از گاز گرفتی توسط سگ در کودکان بسیار بیشتر بوده که این خطر ممکن است به جهت ایجاد زخم های عمیق و یا انتقال بیماری به شخص مصدوم باشد که در بهترین حالت در صورتیکه سلامت کودک مجددا تأمین گردد زخم های ماندگار و بخیه های ایجاد شده علی الخصوص در مورد کودکان دختر میتواند شدیدا در بزرگسالی باعث ایجاد تأثیر منفی در زندگی ایشان گردد که متأسفانه در حادثه اخیر این فرض محقق گشته و امید است که خسارات وارده تا حد امکان جبران گردد.
علاوه بر موارد فوق قاعدتا میزان آسیب روانی وارده و استرس ایجاد شده برای طفل میتواند ابعاد مختلف زندگی کودک را تحت تاثیر قرار داده و در اکثر اوقات منجر به ایجاد اختلالات متعدد روانی در ذهن طفل گردد که بررسی این موضوع در جای خود و از دید روانشناسان میتواند بسیار بحث برانگیز باشد.
مطابق با بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون شهرداری مصوب ۱۳۳۴ جمع آوری حیوانان بلاصاحب و دفع حیوانات مریض و مضر و ولگرد وظیفه شهرداری ها تلقی گشته که ارگان مزبور میبایست با روش های مقتضی جهت جلوگیری از ورود آسیب به افراد،این مهم را به نحو احسن انجام دهد.
بعضی مواقع حوادث مذکور در محیط های روستایی واقع میگردد که در این خصوص دهیاری که موظف به انجام وظایف شهرداری در روستا میباشد میبایست طبق بند ۳۱ ماده ۱۰ اساسنامه تشکیلات و سازمان دهیاری ها مصوب ۱۳۸۰/۱۱/۲۱ پاسخ گو باشد.
-حال سوال این است که شخص آسیب چگونه میتواند مطابق قانون اقدام به طرح دعوا اعم از حقوقی و کیفری جهت جبران خسارات وارده نماید؟
ابتدائا لازم به دکر است که شخص مزبور صرفا میتواند از طریق طرح دعوای حقوقی. حسب مورد علیه شهرداری یا دهیاری ،جبران خسارات وارده (مادی-معنوی) طبق مواد ۱ و ۱۱ قانون مسئولیت مدنی را از مرجع قضایی مطالبه نماید که در این صورت محکمه پس از بررسی موضوع و احراز قصور سازمان مذکور در انجام وظایف قانونی،اقدام به صدور حکم مقتضی مینماید.
لکن طرح شکایت کیفری در موضوع مورد بحث به علت فقدان سوء نیت منتفی بوده و این عمل فاقد عنوان مجرمانه میباشد.
بدون دیدگاه