(مشتق از حذ و به معنی مقابل و رو به رو برابر کردن دو چیز است ) (از غیاث) (دهخدا)
روبه رو شونده ۲ مقابل، برابر(معین)
مقابل روبه رو برابر (عمید)
روبروف مقابل، موازی (فرهنگ واژگان) (۱۵۷ق.م)
دستهبندی نشده
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاه *
نام *
ایمیل *
وب سایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
بدون دیدگاه