اثبات ادعا

” اثبات ادعا بر عهده مدعی است “

اثبات ادعا چگونه است ؟

وقتی کسی علیه دیگری در دادسرای کیفری شکایت می کند یا به دادگاه عمومی دادخواست حقوقی می دهد ، در بیان حقوقی دعوایی اقامه کرده است . به طرح کننده شکایت در دادسرا و دادگاه “مدعی” می گویند که وظیفه اثبات ادعایش نزد قاضی بر عهده خود اوست . البته مدعی نمی تواند از هر دلیلی برای اثبات ادعا استفاده کند و تنها دلایل و مدارکی که در قانون مشخص شده اند ، مورد قبول دادگاه هستند .
در مقابل ، طرف دیگر نیز می تواند منکر دلایل مدعی شود و دلیل یا مدرکی ارائه کند که دلایل مدعی را بی اثر کند . مثلا در صورتی که ” الف ” ادعا کند خودرویی که در دست ” ب ” است متعلق به ” الف ” است ، باید ادعایش را با ارائه دلیل در دادگاه ثابت کند . بعد از این، ” ب ” نیز می تواند با آوردن مدرک ، دلایل ” الف ” را رد کند و مالکیت خود را نسبت خودرو ثابت کند .
پس مطابق آیین دادرسی مراجع دادگستری ، هر کس ادعایی می کند باید آن را ثابت کند . روش و دلایلی که می توان با آن ادعایی را ثابت کرد در دعاوی کیفری و حقوقی تا حدی متفاوت است ؛ به همین دلیل هنگامی که قصد اثبات ادعا را داریم باید به نوع دعوا برای ارائه دلیل دقت کنیم .

ادله اثبات دعوی در امور حقوقی

دعاوی حقوقی دعاوی هستند که در دادگاه عمومی مطرح می شوند و بیشتر مربوط به مسائل خسارت و جبران آن است . در واقع در دعوای حقوقی ، به جرایم و مجازات ها رسیدگی نمی شود . در قانون برای اثبات ادعایی که در دادگاه حقوقی مطرح می شود 5 شیوه در نظر گرفته شده است :

1- اقرار : اقرار در پرونده های حقوقی به این معناست که شخص اقرار کننده موضوعی را که به ضرر خودش و به نفع دیگری است را بیان کند . در صورت اقرار شخص به زیان خودش ، طرف مقابل دیگر نیازی به ارائه دلیل و مدرک ندارد .

2- سند : مهمترین دلیل برای اثبات ادعا در دعاوی حقوقی است . سند در ادله اثبات دعوی ، هر نوشته ای است که قابل استناد باشد و دادگاه آن را به عنوان دلیلی برای اثبات ادعا بپذیرد .

3- شهادت : اگر به دو روش اقرار و ارائه سند نتوان ادعا را ثابت کرد ، می توان از شاهدان خواست تا شهادت بدهند . شهادت در امور حقوقی به این معنی است که از کسی که به صورت تصادفی یا غیر تصادفی ، درباره موضوع دعوا چیزی شنیده یا دیده است ، خواسته شود تا آنچه می داند را در دادگاه بیان کند .

4- بازدید محل و تحقیقات محلی : در صورتی که یکی از دو طرف دعوا ، به اطلاعات اهل محل استناد کند ، حتی اگر نامی از از اهالی محل که اطلاعات مورد نظر را دارند نبرد ، دادگاه دستور تحقیق محلی صادر می کند تا بازید از محل و تحقیقات محلی صورت بگیرد .

5- رجوع به کارشناس : در مواردی ، هر دو طرف یا یکی از آنها می توانند از دادگاه بخواهند تا موضوع از طریق کارشناسی پیگیری شود . البته در مواردی که لازم باشد بدون درخواست طرفین ، خود قاضی می تواند قرار ارجاع به کارشناس را صادر کند .

6- قسم : قسم یا سوگند کم کاربرد ترین دلیل برای اثبات دعوی است و بیشتر به منظور پایان دادن به اختلاف از آن استفاده می شود . در واقع هر زمان که مدعی دلایل کافی برای اثبات ادعای خود نداشته باشد و طرف مقابل هم ادعای مدعی را رد کند ، مدعی می تواند از طرف مقابل بخواهد که سوگند بخورد که حقیقت را می گوید .

ادله اثبات دعوی در امور کیفری
منظور از دعاوی کیفری ، دعاوی ای است که در نتیجه وقوع یک جرم در دادسرا مطرح می شوند و شاکی خواستار مجازات مجرم است . برای اثبات جرم در دعاوی کیفری به 4 دلیل می توان استناد کرد :

1- اقرار : اقرار در امور کیفری این گونه است که شخص ارتکاب جرم از طرف خودش را اعلام می کند .

2- شهادت : شهادت در امور کیفری به این معنی است که کسی غیر از دو طرف دعوی ، رخ دادن یا ندادن جرم توسط متهم یا هر موضوع دیگر مرتبط با جرم را در دادگاه بیان کند .

3- قسم : قسم در امور کیفری به معنای این است که کسی که قسم می خورد خدا را گواه می گیرد که حقیقت را می گوید . البته ادای قسم در دعاوی کیفری شرایطی دارد که باید رعایت شود .

4- علم قاضی : علم قاضی یعنی اینکه قاضی بر اساس یک سری مستندات درباره دعوا مطرح شده یقین پیدا می کند و می تواند براساس آنها حکم دهد . از جمله مواردی که باعث علم قاضی می شود نظر کارشناس ، تحقیقات محلی ، اظهارات مطلع و گزارش ضابطان دادگستری مانند پلیس و نیروهای بسیج است . یعنی اطلاعات حاصل از این موارد مانند گزارش بسیج یا نیروهای پلیس علم قاضی محسوب می شود و قاضی می تواند بر اساس آن حکم دهد

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *