مفروض:

واجب و فرض شده و فریضه کرده (دهخدا) واجب کرده شده، فرض شده (معین) فرض شده، واجب (عمید)       (۱۵۲ق.م) ... ادامه مطلب

مفروز:

جداشده، پراکنده و جدا کرده و دورکرده (دهخدا) جداکرده و پراکنده (معین) تفکیک، جدا، محدود(فرهنگ واژگان)         ... ادامه مطلب